۵ صبح

ساخت وبلاگ

صدای گریه می آمد‌‌‌....

از همه فاصله گرفت...

به سه کنجِ همیشگی اش پناه برد....

سرش را خم کرد‌...

گوش هایش را پوشاند...

و با صدای پیچیده شده هم نوا شد....


بالا تر از سیاهی رنگی هست!...
ما را در سایت بالا تر از سیاهی رنگی هست! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : zokhloot بازدید : 92 تاريخ : چهارشنبه 11 فروردين 1400 ساعت: 16:57