چی میشد اونقدر جرات داشت که جایِ خط خطیه دفتر، دفترو پاره میکرد؟
اونوقت دیگهاحساسی نبود...
فکر و خیالی نبود...
احساس مسئولیتی نبود...
فشاری نبود...
اونوقت دیگه هیچی نبود....
ففط آزادی و رهایی بود...
It must be nice to disappear+
To have a vanishing act
برچسب : نویسنده : zokhloot بازدید : 80