قضاوت،قساوت...

ساخت وبلاگ

بینِ صداهایِ خنده

یه نفر ترسیده بود....

آیینه رو نگاه کرد...

لباش یه منحنی رو به بالا بود...

چشماش...

همونجا نشسته بود...

گوشه ی چشماش کز کرده بود و ترسیده لب زد :

"نکنه زیادی خوشحال بودیم؟"

 


بالا تر از سیاهی رنگی هست!...
ما را در سایت بالا تر از سیاهی رنگی هست! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : zokhloot بازدید : 84 تاريخ : چهارشنبه 11 فروردين 1400 ساعت: 16:57